قرنهاست انسان با این پرسش بزرگ درگیر است: اگر کهکشان میزبان میلیاردها سیاره است، چرا هیچ نشانهای از موجودات هوشمند دیگر نیافتهایم؟ تیمی از پژوهشگران اکنون پاسخی غیرمنتظره برای این «سکوت کیهانی» مطرح کردهاند: ممکن است تمدنهای فرازمینی وجود داشته باشند، اما نه آنقدر پیشرفته یا کنجکاو که انتظار میرود؛ پس از مدتی جستوجو، خسته یا بیعلاقه شده و از کاوش دست میکشند.
گزارش گاردین میگوید این سناریو مبتنی بر ایدهای است که آن را «عادیبودن رادیکال» نامیدهاند، که با تصویر رایج از موجوداتی بسیار فراتر از ما در تسلط بر قوانین فیزیک تفاوت دارد. بهجای تصور تمدنهای فراوردهی فناوریهای شگفتانگیز، این فرضیه کهکشان را جایی توصیف میکند که در آن تنها تعداد اندکی تمدن وجود دارد و سطح فناوری آنها در مجموع شباهت زیادی به سطح ما دارد.
دکتر رابین کربت، پژوهشگر ارشد دانشگاه مریلند و از اعضای مرکز پروازهای فضایی گادرد ناسا، این نظریه را چنین تشریح میکند: ایده این است که آنها بهتر از ما هستند، اما نه به شکلی انقلابی؛ تفاوتشان مانند داشتن آیفونی بسیار جدیدتر نسبت به نسخه قبلی است؛ فرضی واقعبینانهتر و سادهتر از پیشنهادهای عجیب و غریب است.
این دیدگاه پاسخی برای پارادوکس فرمی ارائه میدهد، پرسشی که تضاد میان احتمال بالای پیداشدن تمدنهای دیگر و فقدان شواهد آشکار را نشان میدهد. کربت معتقد است بسیاری از توضیحات دیگر، مانند نظریههای «باغوحش کیهانی» یا ایده تنها بودن زمین، بیش از حد مبتنی بر خیالاند.
جستوجوی هوش فرازمینی تاکنون دنبال یافتن نشانههای فناورانه بوده است؛ از لیزرهای پرتوان گرفته تا کاوشگرهای رباتی که سراسر کهکشان را بگردند یا سازههای عظیم برای بهرهبرداری از انرژی ستارهها، که همه میتوانند قابلرؤیت باشند. اما فرض «عادیبودن رادیکال» میگوید اینگونه نشانهها لزوماً وجود ندارند زیرا بسیاری از تمدنها فناوریای در حد یا نزدیک به فناوری ما دارند.
کربت تأکید میکند که این تمدنها از نظریهها یا ابزارهای فیزیکی خارقالعادهای استفاده نمیکنند؛ آنها سریعتر از نور نمیروند، از انرژی تاریک یا ماده تاریک بهرهبرداری نمیکنند و از سیاهچالهها بهعنوان ماشین استفاده نمیکنند. به همین دلیل، پس از دورهای کاوش با کاوشگرهای رباتیک و جمعآوری دادههای تکراری، شاید انگیزهشان را از دست بدهند و دیگر به اکتشاف ادامه ندهند.
آرتور سی. کلارک قبلاً گفته بود یا ما در جهان تنها هستیم یا تنها نیستیم و هر دو صورت هراسآورند؛ کربت گمان میکند احتمال واقعیت در میانه این دو است، جهانی معمولیتر و در نتیجه کمتر ترسناک. او اضافه میکند برقراری تماس با موجودات فرازمینی ممکن است برای ما چندان پرشور نباشد و حتی حس ناامیدی بهجا بگذارد.
همهی دانشمندان با این دیدگاه همنظر نیستند. پروفسور مایکل گرت، رئیس مرکز اخترفیزیک جودرل بنک، ضمن استقبال از آن بهعنوان دیدگاهی تازه، اعتراضاتی دارد: او میگوید تعمیم این دیدگاه نوعی بیتفاوتی انسانی را به کل کیهان تسری میدهد و برایش دشوار است باور کند تمام حیات هوشمند تا این اندازه بیاشتیاق باشد. او میافزاید حتی اگر تمدنها به سطحی پایدار از فناوری برسند، آن سطح ممکن است بسیار فراتر از تواناییهای امروز ما باشد.
گرت در مقالهای که قرار است در Acta Astronautica منتشر شود، دیدگاهی متفاوت ارائه میدهد: او تمایل بیشتری به تبیینی دارد که تمدنها چنان سریع و بنیادین تغییر میکنند که از درک ما فراتر میروند؛ او امیدوار است چنین باشد هرچند میپذیرد ممکن است اشتباه کند و طبیعت همیشه میتواند ما را غافلگیر کند.
از سوی دیگر، پروفسور مایکل بولندر، کارشناس سیاستهای جستوجوی هوش فرازمینی، به اشیای ناشناس پرنده اشاره میکند و میگوید شاید پاسخ همین حالا جلوی چشم ماست؛ اگر حتی بخش کوچکی از این مشاهدات منشأ غیرانسانی داشته باشد و قابلیتهای گزارششده فراتر از فناوری عمومی بشر باشد، پرسش «دیگران کجا هستند؟» ممکن است بهزودی پاسخی تجربی بیابد.





