دانشمندان به تازگی توضیح بالقوه دیگری برای اینکه چرا ما هرگز نشانههایی از حیات فرازمینی در کیهان پیدا نکردهایم ارائه کردهاند – ممکن است در جهان اشتباهی زندگی کنیم.
یک مدل نظری جدید بر اساس معادله معروف دریک نشان میدهد که حیات بیگانه به احتمال زیاد در جهانهای موازی خاصی پدید میآید که به طور بالقوه میتوانند در کنار جهان ما در یک چندجهانی بیپایان وجود داشته باشند. اگر اینطور باشد، به این معنی است که ما در ‘جهان بهینه’ برای شناسایی تمدن های فرازمینی زندگی نمی کنیم.
معادله دریک یک فرمول نظری است که توسط اخترفیزیکدان آمریکایی فرانک دریک در سال ۱۳۳۹ برای کمک به حل دوگانگی بین احتمال بالای وجود هوش فرازمینی و این واقعیت که ما هیچ مدرکی برای چنین موجوداتی نداریم – مشکلی که به پارادوکس فرمی معروف است – نوشته شد. معادله دریک شانس کشف حیات فرازمینی را در کهکشان راه شیری تخمین میزند. این تخمین عمدتاً به تعداد ستارگان در کهکشان ما وابسته است، زیرا بیگانگان احتمالاً به ستارهای نیاز دارند تا سیاره فراخورشیدی را که میتوانند آن را خانه بنامند و انرژی مورد نیاز برای ایجاد جرقه ظهور و تکامل خود را تأمین کنند، حتی با وجود برخی نظریهها.
اما در مطالعه جدیدی که چهارشنبه (۲۳ آبان) در مجله Monthly Notices of the Royal Astronomical Society منتشر شد، محققان این ایده را در مقیاس چند وجهی با محاسبه چگونگی تفاوت در چگالی انرژی تاریک – نیروی اسرارآمیز محرکه استنباط کردند. انبساط جهان – ممکن است بر تعداد ستاره هایی که می توانند در جهان های موازی مختلف تشکیل شوند تأثیر بگذارد.
بر اساس بیانیه محققان این مدل نشان داد که چگالی بهینه انرژی تاریک در جهان میتواند تا ۲۷ درصد از ماده غیر تاریک را به ستاره تبدیل کند. اما در جهان ما، کسری از چنین ماده ای که به ستاره تبدیل می شود، ۲۳ درصد است، به این معنی که ستاره های کمتر و در نتیجه مکان های کمتری برای ظهور بیگانگان وجود دارد.
یافتههای جدید کاملاً فرضی هستند و فرض میکنند که یک جهان چندگانه وجود دارد، که نظریهای است که به دور از اثبات است. با این حال، لوکاس لومبریزر، کیهان شناس دانشگاه، نویسنده همکار این مطالعه، «به کارگیری این مدل برای کشف پیدایش حیات در جهان های مختلف و دیدن اینکه آیا برخی از سؤالات اساسی که از خود درباره جهان خود می پرسیم باید دوباره تفسیر شوند، هیجان انگیز خواهد بود». ژنو در سوئیس در بیانیه دیگری گفته است.
انرژی تاریک یک ماده یا نیرویی است که در حال حاضر غیرقابل شناسایی است که در برابر گرانش عمل می کند و باعث می شود فضا-زمان به جای فروپاشی در خود منبسط شود. ستاره شناسان فکر می کنند که انرژی تاریک وجود دارد زیرا انبساط جهان در حال شتاب گرفتن است، اما آنها نمی دانند که چیست.
مقدار این انرژی اسرارآمیز در جهانهای موازی مختلف، با تأثیر بر سرعت انبساط کیهانی، بر شکلگیری ستارههای مربوط به کیهانها تأثیر میگذارد: اگر یک جهان انرژی تاریک کمتری نسبت به جهان ما داشته باشد، میتواند آهستهتر منبسط شود، که با فعال کردن شکلگیری ستارهها را کاهش میدهد. گرانش برای فروپاشی ساختارهای در مقیاس بزرگ، مانند خوشه های ستاره ای، کهکشان ها یا ابرخوشه های کهکشانی. اما اگر کیهانی انرژی تاریک بیشتری نسبت به جهان ما داشته باشد، میتواند با پراکندگی بیشتر ماده و ایجاد ساختارهای بزرگتر ستارهساز، شکلگیری ستارهها را افزایش دهد.
با این حال، انرژی تاریک بیش از حد باعث می شود که جهان به سرعت منبسط شود که با پراکندگی بیش از حد ماده، میزان تشکیل ستاره را کاهش دهد. در نتیجه، مدل جدید چگالی بهینه انرژی تاریک را محاسبه کرد که میتواند سرعت تشکیل ستاره را به حداکثر برساند، که معلوم شد کمی بیشتر از چگالی است که ما در جهان خود مشاهده میکنیم. این بدان معناست که موجودات باهوش در جهانهای دیگر ممکن است شانس بیشتری نسبت به جستجوی موجودات بیگانه در جهان خود داشته باشند تا یکدیگر را پیدا کنند.
محققان همچنین گمان میکنند که در سراسر جهان چندگانه، چگالی بهینه انرژی تاریک نسبت به دیگر پیکربندیهای احتمالی نیروی مرموز، مانند چگالی انرژی تاریک جهان ما، رایجتر است.
دانیله سورینی، نویسنده ارشد این مطالعه، کیهان شناس دانشگاه دورهام در انگلستان، در بیانیه دوم گفت: ‘ما ممکن است در محتمل ترین جهان ها زندگی نکنیم.’