این بازمانده که بهطور رسمی G305.4–۲.۲ نام دارد و با نام مستعار Teleios (واژهای یونانی بهمعنای “کامل”) شناخته میشود، در کهکشان راه شیری قرار دارد.
این «حباب کیهانی» تقریباً بینقص، توجه رسانههای علمی سراسر جهان را به خود جلب کرده است — اما دلیل این هیاهو چیست؟
در جهان ما اجرام کروی زیادی وجود دارند: سیارات، ماهها و ستارگان همگی شکلهایی زیبا و گرد دارند. اما اخترشناسان بهتازگی گویی مرموز و کاملاً دایرهای را در اعماق کهکشان راه شیری شناسایی کردهاند — و مشخصاً این جسم، هیچیک از آنها نیست.
این حباب آسمانی که توسط فیلیپوویچ کشف شده، به احتمال زیاد بازماندهی یک ابرنواختر است؛ یعنی پوستهای در حال گسترش از گاز و غبار که بر اثر موجهای ضربهای ناشی از انفجار ستارهای عظیم شکل گرفته است. هرچند SNRها پدیدههایی رایجاند، اما مورد خاص Teleios ویژگیهای عجیبی دارد — از جمله شکل تقریباً کاملاً دایرهای آن که از نظر هندسی، کمنظیر است.
فیلیپوویچ این بازمانده را بهشکل اتفاقی در میان تصاویر جدید رادیوتلسکوپ ASKAP (سامانه پیشآهنگ آرایه کیلومتر مربعی استرالیا) کشف کرد. این تلسکوپ در حال نقشهبرداری از کل آسمان نیمکره جنوبی است. او میگوید:
«من مشغول بررسی تصاویر جدید بودم و دنبال چیزهای جالب یا کشفنشده میگشتم که ناگهان Teleios را دیدم. شکل کاملاً گرد آن غیرعادی بود، بنابراین بررسی بیشتری انجام دادم.»
با استفاده از دادههای ASKAP و آرایه وسیع Murchison، تیم فیلیپوویچ تخمین میزنند که قطر Teleios حدود ۴۶ سال نوری در فاصلهای حدود ۷۱۷۵ سال نوری از زمین باشد — یا اینکه قطر آن ۱۵۷ سال نوری در فاصلهای حدود ۲۵۱۱۴ سال نوری باشد (تعیین فاصله دقیق در مقیاس کیهانی دشوار است). اما صرفنظر از اندازه یا فاصله، تقارن فوقالعادهی این جسم چشمگیر است؛ بهطوری که نمره دایرهوار بودن آن ۹۵٫۴٪ گزارش شده، که آن را در میان متقارنترین بازماندههای ابرنواختری شناختهشده قرار میدهد.
گرچه مدلهای ایدهآل میگویند SNRها باید شکل دایرهای داشته باشند، واقعیت اغلب چیز دیگری است. فیلیپوویچ توضیح میدهد:
«شکل معمول بازماندههای ابرنواختر بسته به ناهمسانیهای انفجار اولیه یا محیط نامنظم اطراف آن بسیار متفاوت است. اما Teleios هیچیک از این ناهنجاریها را نشان نمیدهد؛ گویی انفجار اولیه تقریباً با شرایطی کامل رخ داده و بدون هیچگونه آشفتگی گسترش یافته است.»
علت این گسترش بیاختلال به احتمال زیاد به موقعیت مکانی آن برمیگردد. Teleios حدود ۲٫۲ درجه پایینتر از صفحه کهکشانی قرار دارد؛ جایی که چگالی گاز و غبار میانستارهای بهمراتب کمتر است. چنین محیطی به بازمانده اجازه داده بدون مزاحمت هزاران سال گسترش یابد.
(اعتبار تصویر: فیلیپوویچ و همکاران)
شکل خاص این جسم تنها ویژگی عجیب آن نیست. Teleios فقط در طولموجهای رادیویی قابل مشاهده است و تنها رد ضعیفی از تابش هیدروژن آلفا دارد. فیلیپوویچ میگوید:
«بیشتر بازماندههای ابرنواختر در طولموجهای دیگری هم دیده میشوند — مانند نور مرئی، فروسرخ یا پرتو ایکس. اینکه در این مورد چیزی نمیبینیم، گیجکننده است. شاید دما بهاندازه کافی بالا نیست، یا شاید آنقدر قدیمی است که تابشهای نوریاش محو شدهاند اما تابش رادیویی هنوز باقیست.»
این نبود تابش تشخیص نوع ابرنواختر را دشوار میکند. محتملترین سناریو، ابرنواختر نوع Ia است؛ یعنی انفجاری که در یک سامانهی دوتایی رخ میدهد، وقتی کوتولهی سفید از ستارهی همدم خود جرم زیادی میرباید و ناگهان منفجر میشود. گزینهی دیگر، ابرنواختر نوع Iax است که نوعی خفیفتر از Ia است و ممکن است یک «ستارهی زامبی» از خود باقی بگذارد. اما دادههای مربوط به Teleios بهطور کامل با هیچیک از این مدلها همخوان نیست.
مثل بسیاری از اجرام جدید کیهانی، پژوهشگران هنوز راه زیادی برای درک اسرار Teleios در پیش دارند. خوشبختانه، اکنون بهترین زمان برای پژوهش در این حوزه است. فیلیپوویچ میگوید:
«این روزها عصر طلایی اخترشناسی رادیویی است، چون ابزارهایی مانند ASKAP و MeerKAT پنجرههایی تازه به روی کشفیات جدید باز کردهاند.»
گزارش این پژوهش به نشریهی علمی Publications of the Astronomical Society of Australia ارسال شده و در حال حاضر در پایگاه پیشانتشار arXiv در دسترس است.