در کوله باری از ترفندهای آکروباتیک آنها یکی از آنها شناخته شده است: توانایی فرود بی خطر بر روی پنجه های مخملی خود، زمانی که در معرض غلتیدن قرار می گیرند.
این استعاره نیست، اگرچه گربهها قطعاً قادر به فرار از هر گونه مشکلات هستند. به معنای واقعی کلمه هم هست. اگر روزی دیدید که گربه ای یک قدم را از دست می دهد و به شدت سقوط می کند، نحوه چرخاندن بدن پشمالوی خود به اطراف عجیب به نظر می رسد.
تلاشها برای ابهامزدایی از این ابرقدرت گربهسانان بهطور جدی با اختراع عکاسی کرونو آغاز شد و به محققان این امکان را داد که در مدت زمان کوتاهی عکسهای زیادی بگیرند.
در سال ۱۲۷۲، دانشمند فرانسوی اتین ژول ماری مجموعهای از عکسها را منتشر کرد که با سرعت ۱۲ فریم در ثانیه گرفته شد، که روند پیچش ماهرانه گربه را در حالی که از حالت خوابیده به پشت به زمین میافتد را نشان میداد.
در دهه ۱۳۲۸، انسان ها پرواز سهمی را کشف کردند: توانایی شبیه سازی شرایط صفر-G با استفاده از هواپیماهای طراحی شده ویژه که در طول یک مسیر پرواز دقیق سقوط می کنند. و با آن یک فکر شیطانی به وجود آمد. اگر یک گربه نتواند تفاوت بین بالا و پایین را تشخیص دهد، برای توانایی فرود آمدن روی پاهایش چه اتفاقی می افتد؟
بنابراین، این همان چیزی است که ذهن های باهوش در آزمایشگاه تحقیقات پزشکی هوافضای نیروی هوایی ایالات متحده تصمیم گرفتند به آن پی ببرند.
پرواز سهموی ریزگرانش واقعی نیست، بلکه تجربه مختصری از تأثیر آن است. همانطور که یک فرود سریع در آسانسور می تواند باعث شود که در سفرهای خود احساس سبکی داشته باشید، مسافران هواپیما در حالی که به سرعت از ارتفاع بالا به ارتفاع پایین تر فرود می آیند، بی وزنی را تجربه خواهند کرد. این بسیار گیج کننده است، و دلیل خوبی برای پرواز سهمی لقب ‘دنباله دار استفراغ’ دارد.
اولین آزمایشها روی هواپیمای Convair C-131 Samaritan انجام شد و بله، کاملاً ویدیویی از روند کار وجود دارد. آزمایش مشابهی شامل رهاسازی کبوترها در داخل C-131 در طی پرواز سهموی بود. به نظر می رسد که انسان ها نسبت به داشتن چشم تا حدودی نگرش سرسختانه ای داشته اند.
تماشای آن جذاب است. روایت این ویدیو میگوید ‘عمل بازتابی خودکار گربهها در شرایط بیوزنی تقریباً کاملاً از بین میرود’. تقریباً – اما نه کاملاً. اگرچه گربهها سرگردان به نظر میرسند، اما همچنان میتوانند بدن خود را بپیچانند و بچرخانند تا بفهمند قرار است کجا بیفتند.
این با پایان آزمایش فاصله زیادی داشت. زیگفرید گراتوول و هربرت استالینگز از نیروی هوایی ایالات متحده نوشتند که مقاله ای در سال ۱۳۳۵ در مجله پزشکی هوانوردی آزمایشی با هشت بچه گربه در هواپیماهای T-33 و F-94 که پروازهای سهموی انجام می دادند – نه تنها برای ارضای کنجکاوی خودمان، نشان می دهد. اما برای روشن شدن نقش اندام اتولیت در زمان بی وزنی.’
و عکس هایی از یک بچه گربه با ظاهر بسیار ناراحت کننده در کابین هواپیمای لاکهید F-94C Starfire وجود دارد که در سال ۱۳۳۶ گرفته شده است.
همه این شیطنت های گربه به دانشمندان کمک کرد تا گربه ها را درک کنند. در سال ۱۳۴۷، مکانیکهای توماس کین و MP Scher از دانشگاه استنفورد، تحلیلی را در مجله بینالمللی جامدات و ساختارها منتشر کردند که حرکت گربه در حال سقوط را به صورت دو استوانه توصیف میکرد که نسبت به یکدیگر میپیچند تا به سرعت خود را در هنگام سقوط درست کنند.
این تحقیق برای انسان نیز پیامدهایی داشت. همین دو دانشمند همچنین در سال ۱۳۴۷ سندی برای ناسا نوشتند که از مدل های ریاضی برای درک بهتر حرکت و جهت گیری بدن انسان در سقوط آزاد استفاده می کرد.
و در سال ۱۳۴۶، کین یک ژیمناستیک را خش خش کرد که در حالی که لباس فضانورد بر روی ترامپولین می پرید، سعی کرد حرکات یک گربه در حال سقوط را تقلید کند. این آزمایش موفق توسط رالف کرین عکاسی شد و آن عکسها در LIFE منتشر شد. و حتی در حال حاضر، فضانوردان آموزش دیده اند که بدن خود را مانند گربه بپیچانند تا بتوانند در گرانش میکروب بچرخند.
که به همین خوبی است. اگر مجبور بودیم از طرف زمین گربهها را برای انجام اکتشافات فضایی بفرستیم، چه کسی میداند که چه افتضاحهای کیهانی را با افتخار به خانه میآوردند تا به ما نشان دهند.