طی دو سال بعد، این مأموریت نمونههایی از سنگ و رگولیت سطح این سیارک را جمعآوری کرد. در ۲ مهر ۱۴۰۲، کپسول بازگشت نمونههای این مأموریت (SRC) وارد جو زمین شد و توسط دانشمندان ناسا بازیابی گردید. تحلیل این نمونهها اکنون در حال ارائه اطلاعاتی درباره شرایط موجود در اوایل شکلگیری منظومه شمسی است.
طبق یک مطالعه اخیر، مسیر و زمان بازگشت کپسول SRC که از پیش مشخص بود، فرصتی کمنظیر برای ثبت سیگنالهای ژئوفیزیکی تولیدشده توسط این کپسول فراهم کرد. از آنجا که کپسول هنگام ورود به جو با سرعت مافوق صوت حرکت میکرد، یک انفجار صوتی (سونیک بوم) ایجاد شد که بر سطح زمین تأثیر گذاشت. تیم تحقیقاتی با استفاده از سنجش آکوستیکی توزیعشده (DAS) و کابلهای فیبر نوری مستقر بر سطح، اولین ثبت از ورود دوباره یک کپسول فضایی را با فناوری فیبر نوری توزیعشده انجام دادند.
این تیم به سرپرستی دکتر کارلی ام. داناهیو و با همکاری پژوهشگرانی از بخش علوم زمین و محیط زیست آزمایشگاه ملی لوس آلاموس (LANL)، دپارتمان علوم زمین دانشگاه ایالتی کلرادو، و شرکت توسعهدهنده سنسورهای توزیعشده مبتنی بر فیبر نوری Silixa LLC تشکیل شده بود. مقالهای که یافتههای این پژوهش را ارائه میدهد، با عنوان «شناسایی ورود یک کپسول فضایی به جو زمین با استفاده از سنجش آکوستیکی توزیعشده (DAS)»، اخیراً در مجله Seismological Research Letters منتشر شده است.

از پایان عصر آپولو، دانشمندان بازگشت کپسولهای نمونهبرداری به جو زمین را مورد مطالعه قرار دادهاند. این مطالعات به توسعه روشهای ایمن و کارآمد برای مأموریتهای بازگشت نمونه و همچنین درک بهتر ورود شهابسنگها و سیارکها به جو کمک کردهاند. تاکنون، این پژوهشها از حسگرهای فروصوت (Infrasound) و لرزهای برای ثبت سیگنالهای ژئوفیزیکی استفاده میکردند. اما دکتر داناهیو و تیمش از فرصت پیشآمده استفاده کردند، چراکه مسیر و زمان بازگشت کپسول OSIRIS-REx از پیش مشخص بود.
به گفته دکتر داناهیو در گفتوگو ، این ورود دوباره فرصتی برای آزمایش سیستمهای DAS با استفاده از کابلهای فیبر نوری برای ثبت اثرات ژئوفیزیکی ناشی از سونیک بوم فراهم کرد. او گفت:
«سیستمهای DAS که از فیبر نوری استفاده میکنند هنوز نسبتاً کمیاب هستند. دانستن مسیر دقیق از پیش، به ما این فرصت نادر را داد که چندین دستگاه DAS را در نزدیکی نقطهای با بیشترین میزان گرمایش مستقر کرده و تأثیر سونیک بوم را بر سطح زمین ثبت کنیم.»
تیم تحقیقاتی بهسرعت دو دستگاه DAS و بیش از ۱۲ کیلومتر کابل فیبر نوری مستقر بر سطح زمین را نصب کرد. شبکه آنها شامل شش جفت حسگر لرزهای و فروصوت بود که در دو مکان نزدیک شهر یورکا در بیابان نوادا قرار داشتند. به گفته دکتر داناهیو:
«بعد از آنکه تیم نحوه باز کردن چهار قرقره فیبر نوری را که هرکدام بیش از ۱۰۰ کیلوگرم وزن داشتند یاد گرفت، نصب و جمعآوری فیبرها نسبت به راهاندازی شش ایستگاه لرزهای و فروصوت هممکان، زمان کمتری گرفت. حدود ۵ کیلومتر از فیبر نوری در فرودگاه یورکا مستقر شد، جایی که سایر تیمها نیز حسگرهایی مانند فروصوت، لرزهای و GPS نصب کرده بودند. ۷ کیلومتر دیگر از فیبر در امتداد یک جاده خاکی دورافتاده در دره Newark قرار داشت.»
با استفاده از این شبکه، تیم تحقیقاتی توانست پروفایل دقیقی از موج سونیک بوم هنگام برخورد به زمین به دست آورد. دستگاههای DAS ورود ناگهانی امواج را با دنبالهای طولانی ثبت کردند که ویژگیهایی مشابه حسگرهای لرزهای و فروصوت داشت. در حالی که حسگرهای سنتی فقط سونیک بوم را در یک نقطه اندازهگیری میکنند، دادههای تیم دکتر داناهیو نشان داد که چگونه جبهه موج سونیک بوم هنگام برخورد با سطح نامنظم بیابان نوادا تغییر شکل میدهد.
علاوه بر اینکه این روشها برای اولین بار برای ثبت ورود دوباره یک کپسول فضایی به کار رفتند، یافتههای این مطالعه میتوانند تأثیرات مهمی در پیشبینی برخورد احتمالی شهابسنگها و سیارکها داشته باشند. دکتر داناهیو توضیح میدهد:
«با داشتن آرایهای بسیار متراکم از حسگرها، سیستم DAS این پتانسیل را دارد که مسیر و اندازه یک شهابسنگ را با دقت بیشتری تعیین کند. توپوگرافی زمین (مانند تپهها) بر جبهه موج ثبتشده در سطح زمین تأثیر میگذارد. با داشتن یک خط حسگر متراکم که تغییرات ارتفاعی زمین را پوشش میدهد، میتوان این اثرات را بهتر در نظر گرفت تا توصیف دقیقتری از مسیر حرکت شهابسنگ به دست آورد.»
پس از تکمیل مأموریت اصلی، ناسا OSIRIS-REx را برای مرحله بعدی آماده کرد. در سال ۱۴۰۸، این فضاپیما که اکنون به OSIRIS-APEX (Apophis Explorer) تغییر نام داده است، با سیارک Apophis 99942 ملاقات کرده و نمونهای دیگر جمعآوری خواهد کرد.