جایی که نرخ جذب ماده به درون نیستی، تنها توسط خشم خیرهکننده تابشی که از لبهٔ تاریکی فوران میکند، محدود میشود. این ناحیه بهعنوان منطقهای ناپایدار شناخته میشود که مستعد فورانها، جتها و انفجارهای ناگهانی است. با این حال، پیشبینی این رویدادهای دینامیکی میتواند بسیار پیچیده باشد؛ زیرا توصیفهای ریاضیاتی دقیق از فضا-زمان خمیده و فیزیک افراطی اطراف سیاهچاله، چالشی بزرگ محسوب میشوند.
یک مطالعهٔ جدید مدلسازی به رهبری پژوهشگرانی از مؤسسه Flatiron در ایالات متحده، اکنون دقیقترین شبیهسازیها تا به امروز را از چگونگی بلعیدن و پرتاب ماده توسط سیاهچالههای با جرم ستارهای ارائه میدهد. نکتهٔ مهم این است که این مطالعه بر خلاف مدلهای پیشین، به سادهسازیهای متداول اتکا نکرده است. پیشتر، این میانبرها تنها برای امکانپذیر کردن محاسبات لازم بودند، اما در این شبیهسازیها، دادههای بسیار پیچیده و واقعیتر استفاده شده است.
با استفاده از دو ابررایانهٔ قدرتمند و ترکیب مشاهدات بررسی جریانهای اکتساب ماده از سیاهچالهها با اندازهگیریهای چرخش و میدان مغناطیسی آنها، تیم پژوهشی مدلی جدید توسعه داد که حرکت گاز، نور و میدان مغناطیسی اطراف سیاهچالههایی کمی بزرگتر از خورشید ما را توصیف میکند.
لیژونگ ژانگ، اخترفیزیکدان مؤسسه Flatiron، در اینباره میگوید: «این اولین بار است که توانستهایم ببینیم وقتی مهمترین فرآیندهای فیزیکی در اکتساب ماده سیاهچاله بهطور دقیق لحاظ میشوند، چه اتفاقی میافتد.» او اضافه میکند: «این سامانهها بهشدت غیرخطی هستند؛ هر فرضیهٔ سادهساز میتواند نتیجهٔ نهایی را کاملاً تغییر دهد.»

(ژانگ و همکاران، ApJ، ۲۰۲۵)
شبیهسازیهای جدید با مشاهدات انواع مختلف سامانههای سیاهچالهای همخوانی دارند. در حالی که اکنون امکان ثبت تصاویر دقیق از سیاهچالههای ابرپرجرم وجود دارد، نور ساطعشده از اجرام کوچکتر هنوز نیازمند جداسازی دقیق است تا اخترشناسان بتوانند توزیع انرژی آنها را نقشهبرداری کنند.
با جذب مقدار کافی ماده، پژوهشگران نشان دادند که سیاهچالهها دیسکهای اکتساب ضخیمی ایجاد میکنند که بخش قابل توجهی از تابش را جذب میکنند و سپس این انرژی را به شکل بادها و جتها آزاد میسازند. شبیهسازیهای این سیاهچالههای حریص همچنین نشان دادند که چگونه یک قیف باریک شکل میگیرد که ماده را با نرخهای شگفتآور میبلعد و پرتو تابشی خروجی ایجاد میکند که تنها از برخی زاویههای دید مناسب قابل مشاهده است.
تیم پژوهشی همچنین دریافت که پیکربندی میدان مغناطیسی اطراف میتواند نقش مهمی در رفتار سیاهچاله ایفا کند. این میدان میتواند جریان گاز را به سوی افق رویداد هدایت کرده و سپس آن را به شکل باد و جت دوباره بیرون پرتاب کند. ژانگ میگوید: «الگوریتم ما در حال حاضر تنها الگوریتمی است که با در نظر گرفتن تابش دقیقاً همانگونه که در نسبیت عام وجود دارد، راهحل ارائه میدهد.»
این شبیهسازیها نظریهٔ نسبیت عام اینشتین را که توصیف میکند چگونه جرمها فضا و زمان را خمیده میکنند، به همراه مدلهای دقیق قوانین فیزیکی که گاز پلاسمایی، میدانهای مغناطیسی و نحوهٔ تعامل نور با ماده را پوشش میدهند، لحاظ میکند. پژوهشگران مینویسند: «روشهای ما انتشار فوتونها در فضا-زمان خمیده را با دقت ثبت میکنند و وقتی با جریان سیال ترکیب میشوند، به راهحلهای شناختهشده برای امواج خطی و شوکها همگرا میشوند.»
در گام بعدی، پژوهشگران میخواهند بررسی کنند که آیا شبیهسازیهای آنها میتواند به دیگر انواع سیاهچالهها، از جمله سیاهچالهٔ ابرپرجرم ساتورنیوس A* در مرکز کهکشان راه شیری ما نیز اعمال شود یا خیر. آنها همچنین پیشنهاد میکنند که شبیهسازیهایشان میتواند به حل معمای «نقاط قرمز کوچک» که اخیراً کشف شدهاند و کمتر از حد انتظار اشعهٔ ایکس ساطع میکنند، کمک کند.
پژوهشگران توضیح میدهند: «در حالی که مدلهای ما از شفافیتهای مناسب برای سیاهچالههای با جرم ستارهای استفاده میکنند، احتمالاً بسیاری از ویژگیهای کلی نتایج ما برای اکتساب ماده در سیاهچالههای ابرپرجرم نیز صادق خواهد بود.»
بهطور کلی، این شبیهسازیهای جدید، پنجرهای بیسابقه به دنیای پرهیاهوی اطراف سیاهچالهها گشودهاند. آنها نشان میدهند که چگونه جریانهای پیچیده گاز، میدانهای مغناطیسی و تابش، در تعاملی غیرخطی با یکدیگر، شکل میگیرند و رفتارهای متنوع و گاه حیرتآور سیاهچالهها را رقم میزنند. این مدلها نه تنها درک ما از سیاهچالههای با جرم ستارهای را بهبود میبخشند، بلکه زمینهای فراهم میکنند تا بتوانیم فرآیندهای مشابه در سیاهچالههای ابرپرجرم و دیگر سامانههای کیهانی را نیز بررسی کنیم.
با استفاده از این شبیهسازیها، اخترشناسان میتوانند به پاسخ بسیاری از پرسشهای کلیدی درباره نحوهٔ جذب و پرتاب ماده توسط سیاهچالهها دست یابند، از جمله اینکه چرا برخی سیاهچالهها فورانهای شدید و جتهای بلندمدت ایجاد میکنند و برخی دیگر نسبتاً آرام هستند. همچنین، این مدلها میتوانند به پیشبینی دقیقتر نحوهٔ انتشار تابش از محیط اطراف سیاهچالهها کمک کرده و فهم ما از تعامل نور با ماده در شدیدترین میدانهای گرانشی را عمیقتر کنند.
به این ترتیب، شبیهسازیهای جدید Flatiron Institute نه تنها گامی مهم در مطالعهٔ سیاهچالههای ستارهای محسوب میشوند، بلکه ابزار قدرتمندی برای کشف اسرار سیاهچالههای ابرپرجرم و دیگر سامانههای پیچیدهٔ کیهانی نیز فراهم آوردهاند.





