این امواج نه نور هستند، نه ذرات؛ بلکه ارتعاشاتی در خود ساختار فضا–زمان. هرگاه دو سیاهچاله یا دو ستارهٔ نوترونی در فاصلههایی بسیار دور، میلیاردها سال نوری آنسوتر از ما، با هم برخورد و ادغام میشوند، موجهایی ظریف اما قدرتمند در تار و پود جهان ایجاد میکنند. این موجها پس از سفری بسیار طولانی، از میان کهکشانها و فضاهای تهی، سرانجام به زمین میرسند و هنگام عبور، فضا را اندکی میکشند و سپس میفشارند؛ آن هم به اندازههایی کوچکتر از قطر یک پروتون.
برای آشکارسازی چنین سیگنالهای حیرتانگیز و فوقالعاده ضعیفی، رصدخانههای لیگو (LIGO) در آمریکا، ویرگو (Virgo) در اروپا و کاگرا (KAGRA) در ژاپن ساخته شدهاند. این سازههای عظیم، در حقیقت نوعی گوشهای غولآسا و فوقحساس هستند که قرار است زمزمههای دوردست و خشونتبار جهان را بشنوند؛ زمزمههایی که هیچ تلسکوپ نوری یا رادیویی قادر به ثبتشان نیست. تازهترین دورهٔ رصد این همکاری علمی بینالمللی نشان داده است که توانایی ما برای شنیدن این سیگنالها به شکل چشمگیری افزایش یافته است.
دورهٔ چهارم رصد (O4): دو سال گوشسپاری به رویدادهای خشونتبار کیهان
چهارمین دورهٔ رصد یا O4 از ماه مه ۲۰۲۳ آغاز شد و پس از بیش از دو سال پایش هماهنگ میان سه رصدخانهٔ بزرگ، در همین ماه به پایان رسید. نتیجه شگفتانگیز بود:
حدود ۲۵۰ رویداد جدید موج گرانشی شناسایی شد.
این عدد به خودی خود چشمگیر است. به این دلیل که از مجموع ۳۵۰ موج گرانشی کشفشده از آغاز تاریخ این علم، بیش از دو سوم تنها در همین دورهٔ اخیر رصد شدهاند. چنین جهشی نشان میدهد که فناوریهای آشکارسازی تا چه اندازه بهبود یافته. حساسیت آشکارسازها به حدی افزایش یافته است که اکنون میتوانند برخوردهایی بسیار دورتر را نیز شنود کنند؛ رویدادهایی که پیشتر بسیار ضعیفتر از آن بودند که در میدان دید آشکارساز قرار بگیرند.
افزایش حساسیت دستگاهها، همانند تنظیم دقیق یک میکروفون است. هرچه دستگاهها بهتر کالیبره شوند، صداهای دورتر و آرامتر هم قابل شنیدن میشوند. در مورد امواج گرانشی، این «صداها» همان ارتعاشات فضا–زماناند که از خشونتبارترین لحظات کیهان سرچشمه میگیرند.
چند کشف مهم که از دورهٔ O4 اعلام شدهاند
با وجود اینکه تجزیهوتحلیل دقیق همهٔ رویدادها هنوز زمان میبرد، چند کشف بزرگ از میان آنها تاکنون منتشر شدهاند و سر و صدای زیادی به پا کردهاند.
رویداد GW250114: تأیید مستقیم یکی از پیشبینیهای مهم استیون هاوکینگ

یکی از مهمترین نتایج بهدستآمده، مربوط به رویداد GW250114 است؛ برخورد دو سیاهچاله که با دقتی بیسابقه ثبت شد. این رویداد به دانشمندان اجازه داد که برای نخستین بار یکی از پیشبینیهای مشهور استیون هاوکینگ را از سال ۱۹۷۱ بهطور تجربی بیازمایند.
هاوکینگ این نظریه را مطرح کرده بود که:
“مساحت مجموع افق رویداد سیاهچالهها هرگز نمیتواند کاهش یابد.”
در این برخورد:
- دو سیاهچالهٔ اولیه، مجموعاً ۲۴۰ هزار کیلومتر مربع مساحت افق رویداد داشتند.
- سیاهچالهٔ نهایی پس از ادغام، حدود ۴۰۰ هزار کیلومتر مربع مساحت داشت.
این افزایش مساحت دقیقاً همان چیزی است که هاوکینگ پیشبینی کرده بود و برای نخستین بار، شاهدی کاملاً مستقیم از جهان واقعی برای آن ثبت شده است. چنین نتیجهای نهتنها نظریهٔ هاوکینگ را تقویت میکند، بلکه قوانین دینامیک سیاهچالهها را نیز محکمتر از قبل تأیید میکند.
رویدادهای GW241011 و GW241110: سیاهچالههای نسل دوم
شاید حتی جالبتر از مورد قبلی، نتایج مربوط به دو برخورد دیگر یعنی GW241011 و GW241110 باشد. تحلیل دادهها نشان داد که سیاهچالههای دخیل در این رویدادها، ویژگیهایی غیرمعمول دارند:
- جرم آنها بالاتر از حد معمول سیاهچالههای حاصل از فروپاشی یک ستاره است.
- جهت و شدت چرخش آنها نیز با الگوهای استاندارد همخوانی ندارد.
دانشمندان این نتیجه را به این صورت تفسیر کردهاند که این سیاهچالهها نسل دوم هستند؛ یعنی نه از یک ستارهٔ منفجرشده، بلکه از ادغام سیاهچالههای قبلی به وجود آمدهاند. چنین ادغامهای زنجیرهای معمولاً در محیطهای بسیار چگال و پرآشوب مانند خوشههای ستارهای رخ میدهند، جایی که سیاهچالهها در فاصلههای نزدیک بهسر میبرند و احتمال برخورد و ادغامهای تکراری بسیار بیشتر است.
این یافته نشان میدهد که چرخهٔ زندگی سیاهچالهها پیچیدهتر از آن چیزی است که پیشتر تصور میشد. ما اکنون شاهد تکامل نسلی سیاهچالهها هستیم:
ستارهها → سیاهچالهها → ادغام → سیاهچالههای نسل دوم → ادغامهای بعدی → سیاهچالههای فوقسنگین.
رویداد GW231123: سنگینترین برخورد سیاهچالهای که تا امروز دیدهایم
در میان کشفیات O4، رویداد GW231123 رکورد تازهای ثبت کرده است. این برخورد، پرجرمترین ادغام سیاهچالهای است که تاکنون مشاهده شده. نتیجهٔ ادغام، سیاهچالهای با جرمی بیش از:
۲۲۵ برابر جرم خورشید
چنین وزنی بسیار خارقالعاده و خارج از محدودهٔ سیاهچالههای «ستارهای» معمولی است. این رویداد مدلهای سنتی ما دربارهٔ شکلگیری سیاهچالهها از ستارگان را به چالش میکشد. شاید لازم باشد مکانیسمهای جدیدی برای توضیح سیاهچالههای بسیار بزرگ در نظر بگیریم، یا اینکه فرض کنیم ادغامهای چندمرحلهای در محیطهای چگال، بسیار رایجتر از آن هستند که تصور میکردیم.
صدها رویداد دیگر در انتظار تحلیل دقیقتر
اگرچه حدود دهها رویداد مهم تاکنون معرفی شدهاند، اما صدها سیگنال دیگر از دورهٔ O4 هنوز در آستانهٔ تحلیلهای عمیقتری قرار دارند. همکاری علمی LIGO–Virgo–KAGRA وعده داده است که در ماههای آینده، فهرستی جامع و دقیق منتشر خواهد کرد. این فهرست، بهاحتمال زیاد سرنخهایی دربارهٔ:
- نحوهٔ توزیع جرم سیاهچالهها،
- میزان معمول بودن ادغامهای نسل دوم،
- ادغامهای ستارههای نوترونی،
- و شاید حتی رخدادهای غیرمنتظره
در اختیار قرار خواهد داد.
برنامهٔ آینده: ارتقای آشکارسازها و شروع دورهٔ O5
سه رصدخانهٔ اصلی امواج گرانشی قرار است طی چند سال آینده بهسازیهای فنی گستردهای را آغاز کنند. این ارتقاها در چند مرحله انجام خواهد شد. هدف آن است که حساسیت دستگاهها تا حد امکان افزایش یابد؛ طوری که:
- رویدادهای دورتر،
- ادغامهای ضعیفتر،
- و حتی منابع ناشناختهٔ جدید
قابل شنیدن شوند.
طبق زمانبندی فعلی، دورهٔ بعدی رصد یعنی O5 در اواخر تابستان یا اوایل پاییز ۲۰۲۶ آغاز خواهد شد و حدود شش ماه ادامه خواهد یافت.
انتظار میرود O5، سیل تازهای از کشفیات را رقم بزند؛ شاید حتی چند برابر دورهٔ فعلی.
نتیجهگیری: عصر جدید نجوم امواج گرانشی
موفقیت دورهٔ O4 نشان میدهد که اخترشناسی امواج گرانشی از دوران نوزادی خود عبور کرده و وارد مرحلهٔ بلوغ شده است. زمانی نهچندان دور، تنها یک رویداد موج گرانشی در سال ثبت میشد. امروز اما این آشکارسازهای غولآسا:
- تقریباً هر چند روز یک برخورد ثبت میکنند،
- سیاهچالهها را در سراسر کیهان شمارش مینمایند،
- و اطلاعات بیسابقهای از دینامیک بیرحمانهٔ کیهان را آشکار میسازند.
این حوزه، اکنون پنجرهای کاملاً نو به جهان گشوده است؛ پنجرهای که به ما اجازه میدهد پدیدههایی را ببینیم (یا بهتر است بگوییم «بشنویم») که پیش از این محو، خاموش یا ناشنیدنی بودند. تنها در کمتر از یک دهه، علم ما از مرحلهٔ «دیدن» جهان فراتر رفته و به مرحلهٔ «شنیدن» کیهان رسیده است. و این، آغاز راه است.
با پیشرفت آشکارسازها، نسلهای آینده نهتنها برخوردهای بزرگ سیاهچالهای را خواهند شنید، بلکه شاید روزی بتوانند امواج گرانشی ناشی از پدیدههای اولیهٔ کیهان را نیز ضبط کنند؛ سیگنالهایی که از زمان تولد جهان باقی ماندهاند.



