در دهههای گذشته، تقریباً تمام جستوجوهای ما برای یافتن دنیاهای قابلسکونت بیرون از منظومهٔ شمسی بر یک معیار بسیار مشهور متمرکز بوده است: قرار گرفتن سیاره در «منطقهٔ قابلسکونت» یا «منطقهٔ گُلدیلاکس»؛ یعنی فاصلهای از ستاره که اجازه میدهد آب مایع روی سطح سیاره وجود داشته باشد.
در سالهای اخیر، توجه دانشمندان کمی فراتر رفته و به ترکیب جوّ سیارات نیز معطوف شده است؛ این امر بیشتر به این دلیل است که ابزارهای کنونی ما ــ حتی قدرتمندترینشان، مانند تلسکوپ فضایی جیمز وب ــ محدودیتهایی جدی دارند و فقط میتوانند جوّ سیارات بزرگ و نزدیک را بررسی کنند.
اما در دهههای آینده، نسل تازهای از ابزارها ــ مانند رصدخانهٔ دنیاهای قابلسکونت (HWO) ــ ساخته خواهند شد؛ ابزارهایی که مخصوصاً برای جستوجوی سیارات قابلحیات طراحی شدهاند. پرسش مهم این است:
وقتی HWO آماده شد، باید دنبال چه چیزهایی بگردیم؟
مقالهای تازه از «بنجامین فارسی» از دانشگاه مریلند و همکارانش (منتشرشده در arXiv) پیشنهاد میکند که باید از نقطهٔ آغاز به موضوع نگاه کنیم: یعنی پیدایش سیاره.
بهعبارت دیگر، زیستپذیری یک سیاره در لحظهٔ تولد آن رقم میخورد.
در ادامه، ترجمهٔ کامل و گسترشیافتهٔ مقاله همراه با توضیحات تکمیلی آمده است.
۱— چرا باید به گذشتهٔ سیاره نگاه کرد؟
رصدخانهٔ HWO نمیتواند واقعاً «به گذشته نگاه کند»، مگر در چارچوب همان فاصلهای که نور از آن سیارهها به ما میرسد.
اما میتواند ویژگیهای امروز سیاره را بسنجد و از آنها دربارهٔ گذشتهٔ سیاره سرنخ بهدست بیاورد.
فارسی و همکارانش چهار ویژگی بنیادین را معرفی کردند که در دوران بسیار آغازین شکلگیری سیاره تعیین میشوند و سرنوشت زیستپذیری آیندهٔ آن را میسازند. این چهار ویژگی عبارتاند از:
- ترکیب کلی سیاره
- وفور مواد فرّار (Volatiles)
- اندازه و ماهیت هستهٔ سیاره
- موتور حرارتی اولیهٔ سیاره یا منبع گرمای درونی
هر یک از این عوامل، تأثیری اساسی بر پایداری بلندمدت محیط سیاره و امکان پیدایش حیات پیچیده دارند.
۲— ترکیب کلی سیاره: ستون فقرات زیستپذیری
بخش عمدهٔ سیارات سنگی از چهار عنصر اصلی ساخته شده است:
- منیزیم
- آهن
- سیلیسیم
- اکسیژن
این چهار عنصر در مجموع حدود ۹۳٪ جرم یک سیارهٔ سنگی را تشکیل میدهند. نسبت میان آنها تعیین میکند که:
- سیاره پوسته و گوشتهٔ چه ترکیبی داشته باشد،
- نحوهٔ انتقال گرما از هسته به سطح چگونه باشد،
- و مهمتر از همه، آیا سیاره توانایی ایجاد «صفحات تکتونیکی» را خواهد داشت یا نه.
چرا صفحات تکتونیکی مهم هستند؟
زیرا صفحات تکتونیکی:
- دمای سیاره را برای میلیاردها سال تنظیم میکنند،
- چرخهٔ کربن را پایدار نگاه میدارند،
- آتشفشانها را فعال نگه میدارند و
- از فروپاشی کامل جو جلوگیری میکنند.
زمین نمونهٔ موفقی از این سازوکار است.
زهره و مریخ, بهدلایل گوناگون، این سازوکار پایدار را ندارند و هر دو زیستپذیری خود را در گذشته از دست دادهاند.
نکتهٔ مهم:
میتوان نسبت این عناصر را بدون دیدن خود سیاره اندازه گرفت؛ کافی است ترکیب شیمیایی ستارهٔ میزبان را بررسی کنیم.
چون ستاره و سیاراتش از یک سحابی مشترک ساخته میشوند.
۳— نقش حیاتی مواد فرّار (Volatiles)
مواد فرّار عناصری هستند که در دمای نسبتاً پایین به گاز تبدیل میشوند. عناصر گروه CHNOPS (کربن، هیدروژن، نیتروژن، اکسیژن، فسفر و گوگرد) از مهمترینشان هستند.
این عناصر برای شیمی حیات ضروریاند و وجود یا نبود آنها مسیر شکلگیری سیاره را تغییر میدهد.
مقایسهٔ ساده:
- عطارد در نزدیکی خورشید و دمای بالا تشکیل شد ⇒ تقریباً هیچ فرّاری ندارد.
- مریخ دورتر تشکیل شد ⇒ سرشار از مواد فرّار، ولی هستهٔ کوچک دارد.
- زمین در «منطقهٔ مناسب فرّارها» قرار گرفت ⇒ هم هستهٔ مناسب دارد، هم مواد کافی برای شکلگیری حیات.
وجود مواد فرّار، خصوصاً اکسیژن، مرحلهٔ بسیار مهمی را رقم میزند: فراریت اکسیژن تعیینکنندهٔ اندازهٔ هستهٔ فلزی سیاره است.
۴— فراریت اکسیژن و سرنوشت هستهٔ سیاره
در دوران شکلگیری اولیه، آهن موجود در سیاره میتواند:
- بهصورت آهن فلزی باقی بماند
یا - با اکسیژن ترکیب شود و به آهناکسید (زنگ) تبدیل گردد
این تفاوتِ بهظاهر ساده، آیندهٔ سیاره را رقم میزند.
دو حالت ممکن:
- اگر آهن فلزی غالب باشد:
آهن به سمت مرکز سیاره سقوط میکند ⇒
هستهٔ بزرگ و فلزی تشکیل میشود ⇒
میدان مغناطیسی قوی ایجاد میشود ⇒
سطح سیاره در برابر بادهای ستارهای محافظت میشود ⇒
امکان پایداری حیات افزایش مییابد. - اگر آهناکسید غالب باشد:
آهن در گوشته میماند ⇒
هسته کوچک و ضعیف ⇒
میدان مغناطیسی ضعیف ⇒
جوّ بهمرور توسط باد ستارهای از بین میرود ⇒
سیاره به بیابانی سرد یا داغ تبدیل میشود.
نتیجه:
سیاره برای زیستپذیری باید مقدار «مناسب» اکسیژن داشته باشد، نه خیلی زیاد، نه خیلی کم.
۵— منطقهٔ گُلدیلاکس جدید: تعادل مواد فرّار
در این نگاه جدید، زیستپذیری به دو شرط اولیه وابسته است:
۱. مواد فرّار کافی برای ساختن حیات
(مثل CHNOPS، آب، کربناتها، مولکولهای آلی اولیه)
۲. مواد فرّار کمکافی برای جلوگیری از کوچک شدن هسته
اگر مواد فرّار خیلی کم باشند:
سیاره مثل عطارد میشود ⇒
هستهٔ بسیار بزرگ، میدان مغناطیسی قوی، اما بدون هیچ مادهٔ شیمیایی لازم برای حیات.
اگر مواد فرّار خیلی زیاد باشند:
سیاره مثل مریخ میشود ⇒
مواد اولیهٔ حیات وجود دارد، اما هسته آنقدر کوچک است که میدان مغناطیسی پایداری ندارد ⇒
جو طی میلیاردها سال از بین میرود ⇒
حیات پایدار نخواهد بود.
زمین دقیقاً در نقطهٔ تعادل قرار دارد.
- هستهٔ بزرگ و فعال ⇒ میدان مغناطیسی قوی
- مقادیر کافی آب، کربن، نیتروژن، گوگرد و فسفر ⇒ زمینهٔ شکلگیری حیات
۶— موتور حرارتی سیاره: گرمای درونی چگونه ایجاد میشود؟
هر سیارهٔ قابلسکونت باید یک موتور حرارتی پایدار داشته باشد.
این موتور دو نوع منبع دارد:
۱. گرمایش رادیواکتیو
سه عنصر زیر در گرمماندن درونی سیاره نقش اساسی دارند:
- پتاسیم
- توریم
- اورانیوم
وقتی این عناصر در گوشته فروپاشی رادیواکتیو انجام میدهند، گرمای زیادی تولید میشود.
۲. گرمایش کشندی (Tidal Heating)
در برخی قمرهای منظومهٔ شمسی مانند «آیو»، کشش گرانشی سیارهٔ مادر آنقدر زیاد است که:
- گوشتهٔ قمر کش میآید، فشرده میشود، دوباره کشیده میشود
- این فرایند اصطکاک داخلی ایجاد کرده و قمر را گرم نگه میدارد
چرا موتور حرارتی مهم است؟
زیرا:
- باعث آتشفشانها میشود
- صفحات تکتونیکی را فعال نگه میدارد
- به «چرخهٔ کربن» کمک میکند
- جوّ را برای میلیاردها سال پایدار نگه میدارد
- منبع انرژی برای واکنشهای شیمیایی نخستین است
بدون این موتور:
- سیاره «میمیرد»
- سطح سرد و بیحرکت میشود
- چرخههای شیمیایی متوقف میشوند
- جوّ بهآسانی از بین میرود
- حیات پیچیده امکان شکلگیری ندارد
۷— رصدخانهٔ HWO چگونه این عوامل را شناسایی خواهد کرد؟
اگرچه HWO نمیتواند گذشتهٔ سیاره را ببیند، اما میتواند اثرات آن را در زمان کنونی اندازهگیری کند:
۱. امضای طیفی ستاره
برای شناخت مواد فرّار قابلدسترس و عناصر رادیواکتیو.
۲. تشخیص میدان مغناطیسی سیاره
با روشی بهنام اسپکتروپولاریمتری که بررسی میکند نور چگونه توسط میدان مغناطیسی پیچخورده است.
۳. رصد «نفس آتشفشانی» سیاره
در جوّ سیاره بهدنبال گازهایی مثل:
- SO₂
- H₂S
خواهد گشت که وجود آتشفشان و تکتونیک فعال را نشان میدهند.
این مجموعه اطلاعات، تصویری بسیار دقیقتر از زیستپذیری میسازد؛ بسیار دقیقتر از اینکه فقط ببینیم سیاره در منطقهٔ گُلدیلاکس قرار دارد یا نه.
۸— آیندهٔ جستوجوی حیات: درسهایی از مدل جدید
این مدل به ما میگوید:
- زیستپذیری نتیجهٔ مکان فعلی یک سیاره نیست، بلکه نتیجهٔ چگونگی تولد و بلوغ اولیهٔ آن است.
- منطقهٔ قابلسکونت تنها شرط نیست؛ بلکه پایدار بودن محیط برای میلیاردها سال شرط اصلی است.
- میدان مغناطیسی، تکتونیک، وفور فرّارها، اندازهٔ هسته و گرمایش درونی مهمترین عوامل هستند.
- زمین یک نمونهٔ کمنظیر از «تعادل» این عوامل است.
اما… باید صبر کنیم.

اعتبار تصویر: ناسا / مرکز پروازهای فضایی گادرد / کریس اسمیت (KRBwyle)
HWO طبق برنامه در دههٔ ۲۰۴۰ پرتاب خواهد شد.
و مانند همهٔ رصدخانههای عظیم، شاید با تأخیر مواجه شود.
تا آن زمان، دانشمندان باید دقیقتر بیندیشند که بهترین ابزار آیندهٔ ما دقیقاً باید دنبال چه چیزهایی بگردد.
۹— جمعبندی: فراتر از منطقهٔ گُلدیلاکس
پژوهش جدید یک پیام روشن دارد:
«بودن در جای درست کافی نیست؛ سیاره باید درست شکل گرفته باشد.»
اگر:
- ترکیب اولیهٔ درست نداشته باشد،
- هستهٔ مناسب نسازد،
- میدان مغناطیسی قوی ایجاد نکند،
- موتور حرارتی نداشته باشد،
- و مقدار مناسب مواد فرّار در اختیارش نباشد،
حتی اگر آب مایع هم داشته باشد، سرنوشتش چیزی جز بیابانی یخزده یا سوزان نخواهد بود.
زمین مثالِ بارزِ تعادلِ کمیاب کیهانی است؛
و این تعادل شاید در میان میلیاردها سیاره، تنها در چند مورد شکل گرفته باشد.





