اگرچه جابهجایی گاهبهگاه قطبهای مغناطیسی زمین پدیدهای طبیعی است، پژوهشهای جدید نشان میدهند که بشر تا امروز آنقدر آب پشت سدها انباشته کرده که بخشی از این جابهجاییها را میتوان به آن نسبت داد.
ناتاشا والنچیک، ژئوفیزیکدان دانشگاه هاروارد، و همکارانش محاسبه کردهاند که تجمع جرم در کمتر از ۷۰۰۰ سد بزرگ زمین، باعث شده محور چرخش پوستهی زمین بهاندازهی حدود یک متر نسبت به دیناموی درونی که میدان مغناطیسی زمین را تولید میکند، از تعادل خارج شود.
علاوه بر این، این ذخیرهسازی گستردهی آب باعث کاهش ۲۱ میلیمتری سطح دریاها نیز شده است.
والنچیک میگوید:
«وقتی آب را پشت سدها نگه میداریم، نهتنها آب را از اقیانوسها حذف میکنیم ـ که این خود باعث کاهش سطح جهانی دریا میشود ـ بلکه توزیع جرم را نیز در سطح زمین تغییر میدهیم.»
این بازتوزیع جرم میتواند بر موقعیت قطبهای مغناطیسی زمین نسبت به سطح آن تأثیر بگذارد.
وقتی جرم اضافی به یک کرهی در حال چرخش افزوده میشود، بخش سنگینتر به سمت استوا کشیده میشود و باعث تغییر محور چرخش کره میگردد. بنابراین، تغییر در وزن سطح زمین ـ چه از طریق سدسازی، چه ذوب یخچالها، یا برداشت آبهای زیرزمینی ـ میتواند جهت چرخش زمین را اندکی تغییر دهد.
اما تنها پوستهی بیرونی زمین است که بر روی بخشهای خمیری درونی شناور است ـ نه بخش درونی تولیدکنندهی میدان مغناطیسی. بنابراین، چیزی که جابهجا میشود، سطح زمین است؛ نه میدان مغناطیسی درونی. این پدیده با عنوان سرگردانی واقعی قطبی (True Polar Wander) شناخته میشود.
نحوه جابهجایی قطب شمال بین سالهای ۱۸۳۵ تا ۲۰۱۱. فلشهای آبی میانگین حرکت کلی را نشان میدهند. (والنچیک و همکاران، نامههای پژوهش ژئوفیزیک، ۲۰۲۵)
تیم والنچیک دریافتند که قطب شمال طی دو مرحله جابهجا شده است:
از سال ۱۲۱۳ تا ۱۳۳۲، حدود ۲۰ سانتیمتر به سمت شرق و روسیه حرکت کرده که همزمان با ساخت سدها در اروپا و آمریکای شمالی بوده است. سپس از سال ۱۳۳۲ تا ۱۳۸۹، ۵۷ سانتیمتر به سمت غرب و آمریکای شمالی حرکت کرده، در دورهای که سدهای زیادی در آسیا و شرق آفریقا ساخته شدهاند.
والنچیک توضیح میدهد:
«با اینکه کل جابهجایی فقط حدود یک متر بوده و قرار نیست وارد عصر یخبندان شویم، اما این تغییرات تأثیراتی بر سطح دریا دارد.»
پژوهشگران برآورد کردهاند که تا کنون حدود یکچهارم از افزایش سطح دریا در قرن حاضر ـ چیزی نزدیک به ۱.۲ میلیمتر در سال ـ پشت سدها گیر افتاده است. از یک منظر، این شاید جنبهی مثبتی باشد، زیرا تغییرات اقلیمی ناشی از فعالیتهای انسانی در حال بالا بردن سطح دریاست و در ترکیب با طوفانهای شدید، باعث خسارات ساحلی میشود.
این یافتهها باید در پیشبینیهای آینده دربارهی سطح دریا مدنظر قرار گیرند. والنچیک میگوید:
«بسته به اینکه سدها و مخازن را کجا قرار دهید، هندسهی افزایش سطح دریا تغییر میکند. این موضوع مهمی است که باید در نظر گرفت، چون این تغییرات میتوانند قابل توجه و بسیار چشمگیر باشند.»
تغییر موقعیت قطبهای مغناطیسی تنها یکی از فهرست روبهرشد پدیدههایی است که بشر ناآگاهانه در حال دخالت در آنهاست؛ از جمله نازک شدن لایههای جوی، تغییر جریانهای اقیانوسی و حتی تحریک آتشفشانها.