از میان تمام سیارات منظومه شمسی، زحل بدون شک بیشترین تعداد ماه را دارد. این ادعا وقتی جالبتر میشود که بدانیم ما تنها با یک “ماه” آشنا هستیم، در حالی که نپتون ۱۶ همراه شناختهشده دارد، اورانوس به ۲۸ ماه افتخار میکند و در همسایگی مشتری ۹۵ ماه وجود دارد. اما زحل؟ در یک دسته کاملاً متفاوت قرار دارد؛ این سیاره حلقهدار دارای ۱۴۶ ماه طبیعی است.
با این حال، ممکن است تعجب کنید که با وجود چنین مجموعه گستردهای، دانشمندان عمدتاً به یک ماه خاص علاقهمند هستند.
این ماه طلایی نامش انسلادوس است، و دلیل خاص بودن آن این است که دانشمندان معتقدند این ماه یکی از بهترین مکانها برای جستجوی حیات فرازمینی است. این باور بر اساس کشفیات مختلف طی سالها شکل گرفته است، بهویژه این واقعیت که انسلادوس به نظر میرسد دارای یک اقیانوس زیرسطحی باشد که احتمالاً مولکولهایی که به ایجاد حیات کمک میکنند را در خود جای داده است. جالبتر اینکه این ماه به فوارههای عظیم یخآبی نیز مجهز است (مانند چشمههای آبفشان یخی که به فضا شلیک میشوند) که به آن اقیانوس متصل هستند. این بدان معناست که کاوشگرهای فضایی که این ماه را دور میزنند، میتوانند شواهدی از وجود این مولکولها را در صورت حضور بیابند.
بنابراین، مطالعه جزئیات انسلادوس اهمیت زیادی دارد. و این ما را به یک جزئیات بسیار عجیب و جدید میرساند که دانشمندان روی آن تمرکز کردهاند: یک نقطه تاریک مرموز و در حال ناپدید شدن در این ماه یخپوش. هنوز مشخص نیست که این نقطه چیست، اما ممکن است اطلاعاتی درباره آن فوارههایی بدهد که میتوانند بلوکهای سازنده حیات را در خود داشته باشند.
نقطه تاریک: یک راز مرموز
این نقطه تاریک یکی از موضوعات جذاب بحث در نشست ۱۴۰۳ اتحادیه ژئوفیزیک آمریکا در واشنگتن بود؛ جایی که دانشمندان گرد هم آمدند تا به دنبال قطعات نهایی پازلهای کیهانی باشند که در طول سال روی آنها کار کردهاند.
در این نشست، “سینتیا بی. فیلیپس”، زمینشناس سیارهای از آزمایشگاه پیشرانش جت ناسا، جزئیات بسیاری درباره نحوه شناسایی اولیه این نقطه تاریک توسط تیم خود ارائه کرد. او توضیح داد که این کشف مرهون یکی از اعضای تیمش، “لیا ساکس” است که دادههای مربوط به انسلادوس، جمعآوریشده توسط مأموریتهای ویجر و کاسینی ناسا، را بررسی کرد. هدف از این تحلیل، مقایسه تصاویر منطقهای یکسان از این ماه بود تا هرگونه تغییر در سطح آن شناسایی شود.
فیلیپس گفت: «پس از بررسی دهها جفت تصویر، او نکتهای جالب پیدا کرد. این نقطه تاریک حدود یک کیلومتر قطر دارد. او آن را در تصویری از سال ۱۳۸۷ مشاهده کرد، اما در تصویر دیگری از سال ۱۳۹۰ به نظر میرسید که ناپدید شده است.»
این نقطه تاریک به مرور زمان محو میشد و کوچکتر میشد، و هرگز دوباره برجستهتر نشد. این پدیده بسیار عجیب بود، بهویژه به دلیل “آلبیدوی بالا” یا روشنایی زیاد انسلادوس؛ به همین دلیل، انتظار نمیرود در چنین سطحی روشن، نقطهای تاریک وجود داشته باشد، چه برسد به نقطهای که ناپدید شود.
دلایل احتمالی:
- آیا این نقطه یک سایه است؟
- آیا این نقطه اثری از برخورد یک جسم است؟
- یا شاید این نقطه از ترکیبات داخلی انسلادوس به سطح آمده است؟
با وجود تمام این سؤالات، دانشمندان یک فرضیه جالب دیگر را نیز مطرح کردند: شاید رسوبات یخی ناشی از فوارههای انسلادوس باعث پوشاندن این نقطه شدهاند. با این حال، فیلیپس اشاره کرد که مدلهای فعلی برای ایجاد چنین لایهای از یخ در این بازه زمانی کوتاه ناکافی هستند و نیازمند بازنگریاند.
در نهایت، این نقطه تاریک با وجود تمام پرسشها و احتمالات، هنوز پاسخی قطعی ندارد. تنها چیزی که مشخص است این است که این نقطه میتواند به کشف اطلاعات جدیدی درباره فعالیتهای ژئولوژیکی و ترکیبات احتمالی حیات در انسلادوس کمک کند.